۱۳۹۱ مرداد ۲۶, پنجشنبه

در باب اکثریت



از میان آن‌ها حتا یک مورد ندیدم که دلیل‌شان برای عاشق شدن، چیزی به‌جز این بوده باشد: چال گونه[i].
به‌نظرم این هم یکی از همان افسانه‌هایی باشد که شهرتش بیش‌تر از خودش دیدنی-شنیدنی است.


پی‌نوشت: این توضیح برای خوانندگانِ خیالیِ این متون ضروری‌ست که «در باب اکثریت»ها زاییده‌ی دنیای غیر ایده‌آل است. من نیز – احتمالاً- هم‌چون شما متنفرم از برچسب‌هایی که «ما» و «آن‌ها» را می‌سازد و باعث هرگونه مرز و جداسازی و فاصله و این منم و تو آنی می‌شود. لاکن چه چاره. تحمل بفرمائید که ما نیز همواره در مرحله‌ی تحمل بوده‌ایم.



[i] شرم‌آور است که در نوشتن مِن باب کلیشه‌ها، مجبور شده‌ام کلیشه‌وار رفتار کنم و هر عاشق استریتی را مذکر فرض. مگر این‌که افسانه‌ی چال گونه در مورد ذکور هم روایت شده باشد که من ندیده‌ام. در هر صورت، شرم‌آورم.

هیچ نظری موجود نیست: