انگیزه
ندارم. میل ندارم. تلاش نمیکنم.
...
احساس میکنم به روانشناس احتیاج دارم. بهشان
اعتماد ندارم. به هیچچیز این مملکت اعتماد ندارم. اینها که مثل دکترِ توی سریال
سوپرانوز نیستند. اینها نمیدانم چطوریاند.
...
شبها چیزی در من حلول میکند که مایهی دردسر میشود.
الان هم شب است. همیشه شب است.
...
بهجای اینکه آیندهام را بسازم، باید گذشتهام
را درمان کنم. اما گذشته در دسترس من نیست. گذشته دور شده است.
...
برنامهام برای تابستان خوددرمانی بود. تابستان
تمام شد.
...
۱ نظر:
به گزشته فقط باید فکر کرد و خندید و سیگار کشید
ارسال یک نظر