۱۳۹۰ بهمن ۳۰, یکشنبه
داستان راستان
یهبار توُ جلسهی نقد یه کتاب، از س. نظری پرسیدن، آقای نظری! نظرتون دربارهی این کتاب چیه؟ س. نظری بلند شد وُ گفت، والا ما فامیلیمون بد در رفته شدیم نظری، والّا هیچوقت توُ زندگیمون نظری نداشتیم. بعد هم نشست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر