۱۳۹۱ مهر ۹, یکشنبه

داستان راستان


بهار می‌گفت، سابق بر اینا یه دوس‌پسر داشته که تنها یه جا به‌درد می‌خورده، اونم از اون‌جایی که خونه‌شون دو کوچه پایین‌تر از خونه‌ی بهار اینا بوده، هر وقت می‌رفته نون بگیره، یه دوتا هم واسه اینا می‌گرفته.

هیچ نظری موجود نیست: